بهار


شبنمی آهسته از چشمان برگ
می چکد بر دامن رنگین خاک؛
گل می افشاند به چشم آفتاب
نازخندی خوابناک

ناگهان از جای می خیزد نسیم؛
شاد می رقصد میان شاخسار؛
گفت و گویی نرم می لغزد به گوش:


«هان

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ب.ظ http://shalamche.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری بهم سر بزن.
بای

امیر شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 ب.ظ

خوش به حال زینب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد