سلام
خواب رؤیای فراموشیهاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشیهاست
من شکوفایی گلهای امیدم را در رؤیاها می بینم
و ندایی که به من می گوید :
گر چه شب تاریک است
دل قوی دار ، سحر نزدیک است
زینبم از سال 1385 ننوشته بودم دوباره آغاز میکنم حرفهای دلم برایت مینویسم
فقط بدان که...............................
دلم برای کسی تنگ است که اینجا میآید ودست نوشتههایم را میخواند کسی که تنها ردپایش یک " غریبه ........" است و بس.
دلم برای او تنگ است که خدا به اندازه وسعتِ چشمهای دریائیش باران میبارد.برای او که دستهایم در دستهایش جوانه زد.برای او که عشق را به من بخشید